یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

از هوش رفت - نیکچه فراهانی

     روزسوم عملیات خیبر بود که حاج همت برای کاری به عقب آمده بود. از فرصت استفاده کردیم و نماز ظهر و را به امامت او اقامه کردیم. دربین دو نماز یک روحانی وارد صف نماز شد. حاج همت با دیدن او ، از ایشان خواست که جلو بایستد. آن برادر روحانی ابتدا قبول نمی کرد ، اما با اصرار حاجی ، رفت و جلو ایستاد.

     پس از اقامه نماز عصر ، ایشان گفت : "حالا که کمی وقت دارین ، چند تامسئله براتون بگم." او شروع کرد به گفتن مسئله ، در حال صحبت کردن بود که ناگهان صدایی آمد. همه ی چشم ها به سمت صدا برگشت. حاج همت از شدت بی خوابی و خستگی بی هوش شده و نقش بر زمین شده بود. برادران سریع او را به بهداری منتقل کردند. دکتر پس از معاینه گفت : "بی خوابی ، خستگی ، غذا نخوردن و ضعیف شدن باعث شده که فشارش بیفته ، حتما باید استراحت کنه." و یک سرم به او وصل کردند.

     همین که حالش کمی بهتر شد ، از جایش بلند شد و از این که دید توی بهداری است ، تعجب کرد. می خواست بلند شود ، رفتیم تا مانعش شویم ، اما فایده ای نداشت. من گفتم : "حاجی یه نگاه به قیافه خودت انداختی؟ یه کم استراحت کن ، بعد برو. بدن شما نیاز به استراحت داره." گفت : "نه ، نمیشه ، حتما باید برم." بعد هم سرم را از دستش بیرون کشید و رفت.


برگرفته از کتاب برای خدا مخلص بودن به کوشش علی اکبری

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 19:23 http://shendabad-amuz.blogsky.com

من شما رو لینک کردم
شما اگه زحمتی نیس منو با نام شندآباد آموز لینک کنید

باشه ؛ چشم.

miss_love چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 18:41 http://top700.ir

برایتان موفقیت توام با سر بلندی آرزومندم
شما هم به من سر بزنید واقعا دست گلتون درد نکنه،تشکرررررررررر
96518

محمد چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 18:41 http://shendabad-amuz.blogsky.com/

سلام وب خوب و زیبایی دارین
اگه صلاح دونستین از وب بنده هم دیدن فرمایید

سلام ؛ باشه حتما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد