یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

اینجا ماله من نیست ...

عجب دنیایی داریم ها ، واقعا ...

نه بزارین صادق باشیم با هم دیگه ، این دنیاست که ما رو داره ، دنیا به هر حال به هدف خودش میرسه ، حالا هر چی هست ...

ولی بعضی از ما به راحتی آب خوردن از هدفامون دست میکشیم ، چی فکر می کردم ، چی شد ...

از بهشت افتادم تو جهنم ، جایی که بودم ارزش داشتم نه برای آدم های اونجا ، بلکه برای آقایی که اونجا همیشه خودش رو سر ما دست می کشید ، یادش به خیر ...

از همه جای دنیا میومدن ما رو می بوسیدن ، بهم التماس دعا می گفتن ، صد اندوه که نمی دونستن مقام اونا از ما بالاتر بود ... بهمون می گفتن خوشا به سعادتون ولی خب این بزرگی آقا بود نه سعادت من ، من ؟؟؟؟!!!!!

سختی زیاد داشتیم ، کم خوابی داشتیم ، بی احترامی داشتیم ، خستگی داشتیم ، مریضی داشتیم ... ولی همه و همش فدای یک تار موت آقاجان.

اینجا می فهمن که اون ساعتهایی که میگذشت و غم و اندوه روزگار نبود چه ساعت هایی بود ...

کاش برگردن ، و ای کاش دوباره برگردم ، دلم برات خیلی تنگ شده آقا ، برای صحن انقلابت ، برای شب های محرمت  و شب تاسوعاتو و یک دنیا عباس ، برای شب عاشوراتو تاج زمین حسین ، دلم برای پرچم مشکیت که یک دنیا راز بود توش ...

دلم برای فرش های شب قدر ، عید نوروز ، نماز عید فطر ...  و هزاران روز پر خاطرت تنگ شده ؛

دلم برای زائرات ، اصلا یک جورایی خودت خواستی و منو کشوندی تو ولی آقا کاش می کشوندی و همون جا پرواز می کردم ، چرا ولم کردی ؟؟؟؟

چرا اینجا خب ؟؟؟ بهم کمک کن به قولی که بهت دادم پای بند بمونم ... به لطف خدا

یاعلی.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد