ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
رســـــول خدا صلی الله علی واله وسلم فرمودند :
"خداوند سبحان سه کار را دوست دارد : قیام برای حقّ او ، فروتنی در برابر خلق او و نیکی کردن به بندگان او" ، تحریر مواعظ العددیه ، صفحه 253
واقعا مددکار بود ، وقتی می رفت خانه شهدا و مثلا می دید مادر شهید نشسته کنار حوض و ظرف می شوره ، اونم چادرش رو میزد به کمرش و می نشست کنارش به ظرف شستن. اصلا اهل این نبود که حالا چون مددکاره و از بنیاد اومده خودش رو بگیره. حتی یه ذره تکبر تو وجودش نبود. همیشه می گفت : مددکار واقعی کسیه که بره سراغ مردم و تو درد و رنجشون شریک بشه. مثل یه روحانی که اگه بشینه تا مردم برن سراغش ، روحانی نیست".
امام ســــجاد علیه السلام فرمودند :
"حق نماز برتو اینست که بدانی با آن به مهمانی خدا می روی ؛ پس نمازت را به جان و دل بپا دار ... و حدود و حقوقش را رعایت نما" ؛ الفقیه ، ج2 ، ص 618
بعضی وقتها سجده هایش خیلی طولانی می شد ؛ بهش میگفتیم : " چرا این کار رو می کنی؟" می گفت : "چرا علما می تونن عارفانه نماز بخونن ، و ما نمی تونیم؟"
امام علی علیه السلام فرمودند :
"کسی که به یاد سفر طولانی آخرت باشد ؛ خود را آماده می سازد." ، غررالحکم ، صفحه 150
ازم میخواست یه روز بهش مرخصی بدم. منم گفتم برو. وقتی شب برگشت ، حسابی می لنگید. اول فکر کردم تصادف کرده ، ولی هر چی ازش پرسیدم ، نگفت چی شده. بالاخره بعد از کلی اصرار گفت : "پابرهنه روی لوله های نفت راه رفتم!" گفتم : "تو این آفتاب داغ!؟ مگه زده به سرت؟"
گفت :" این چند وقت خیلی از خودم غافل شده بودم ، باید این کارو میکردم تا یادم بیاد چه آتیشی منتظرمه!" گفتم : "تو و آتیش جهنم!؟ تو که جز خدمت کاری نمیکنی!" گفت : "تو اینطور فکر میکنی ، ولی من خیلی گناه دارم. بعضی از اشاره ها یا بعضی سکوت های نابه جا ... اینا همه گناهان کوچیکی هستن که چون تکرار میکنیم برامون عادی میشه. واسه همین دائم باید حواسمون جمع باشه".
ادامه مطلب ...