در آخرین ماه رمضان عمر مبارکش که در شب بیست و یکم آن به شهادت رسیدفرمود :
«اتاکم شهر رمضان و هو سید الشهور و اول السنة » ماه رمضان فرا رسید که بهترین ماهها است و اول سال «سالکان الی الله » است «و فیه تدور رمی السلطان » آسیاب ذات مقدس ربوبی در آن می چرخد، کنایه از آنکه خداوند احسانش را بین بندگان خود به گردش درآورده است. «الا و انکم حاجوا العام صفا واحدا و آیة ذلک انی لست فیکم » امسال حج انجام می دهید به آن نشانه که دیگر علی را در جمع خود نمی بینید.
نمیدانم شاید برای نوشتن پیر شدهام یا اینکه نوشتن مرا پیر کرده، مگر فرقی میکند؟ نه مسلما و قطعا نه
آنچه که مهم است نابودی شور و انگیزه برای نوشتن است، شاید درونگراییم اوت کرده، آره درونگراییام اوت کرده!
دلتنگی برای تمام چیزهایی که الان نیستن و تمام چیزهایی که در آینده قرار است نیست شوند آری همین است شاید در آینده کسی یا چیزی که به او زیاد وابسته ام قرار است برود برای همیشه نمیدانم شاید اون چیز یا کس خودم باشم، جالب شد ؛)
دوباره آمدم ای حسین جان!
ولی چه آمدنی ...
امروز روز شهادت مولاست، مولایی که هر محرم تا محرم بعدی شناختم از او بیشتر میشود، به حدی که مکاشفه ای در من صورت میگیرد که در آن با مولا صحبت میکنم و او با من صحبت میکند شاید من اشتباه میکنم و او باور پاک او در من است، که هر لحظه و هرثانیه در من است، شاید و هزاران شاید ...
نمیدانم به کدام سو میروم، حق کرا پایمال کرده ام که این چنین اشتیاق دارم برای رسیدن به انتهای دنیا نمیدانم و بارها ندانستن ...
و شاید نمیدانم ...