یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

یاران حسین علیه السلام

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

واردات رشته تحصیلی

     کارش شده بود واردات رشته های خارجی. دونه دونه رشته هارو از دانشگاه های خارج کشور می آورد و لیست دروس ترمیک اون هارو تنظیم می کرد ؛ رشته هایی که دانشجویِ ایرانیِ علاقه مند ، باید سختی و غربت چند ساله رو تحمل می کرد تا در اون رشته تحصیل کنه.

     "کاربرد پرتوها" یکی از همین رشته ها بود. دروس ترمیک دانشگاه های خارجی رو لیست کرد. از هر کدوم چند درس و آزمایشگاه رو گرفت. همه رو کلاس بندی کرد و سنگ بنای رشته ای جدید رو گذاشت. رشته ای که حالا تموم دانش جوهای ایرانی می تونند به راحتی به دستش بیارن.


شهید دکتر مجید شهریاری

دکترای تکنولوژی فناوری هسته ای ، دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی  دانشگاه تهران



ناخدای پیکان!

     مسئولین دانشگاه علوم دریایی نوشهر ، هوش و استعداد محمد ابراهیم رو بالاتر از بقیه دانشجوها می دیدند و تصمیم گرفتند برای اخذ تخصص ها و مهارت های بیشتر ، به کشورهای فرانسه ، سوئد و آلمان اعزامش کنند. دوره ای که تو آلمان برگزار می شد ، دوره ای بود برای بهترین دانشجویات ناوبری 70 کشور جهان.
     وقتی دوره تموم شد ، اسم محمد ابراهیم به عنوان دانش جوی رتبه اول اعلام شد و طبیعی بود که کشورهای زیادی خواهان به خدمت گرفتش باشند ؛ اما محمدابراهیم به ایران اومد تا سوار بر ناوچه ی پیکان ، از حریم دریایی کشورش محافظت کنه.
     مهم ترین عملیاتی که محمدابرهیم ، توان نظامی و عملیاتی خودش رو به نمایش گذاشت ، عملیات بزرگ مروارید بود. عملیاتی که ناوچه پیکان با همکاری نیروی هوایی ارتش ، تونست سکوهای نفتی البکر و الامیه رو از کار بندازه ؛ چند فروند ناوچه و سه فروند هواپیمای جنگنده عراق رو از بین ببره و عملا نیروی دریایی عراق رو فلج کنه. ناخدا یکم محمد ابراهیم همتی در همون عملیات و در پاتک دشمن به ناوچه پیکان ، به شهادت رسید.


شهید محمد ابراهیم همتی
فرمانده ناو همیشه جاوید پیکان


جنازه ام را روی مین های دشمن بگذاریم!

     بعضی وقت ها غرق تحصیل می شیم و دیگر وظیفه ها رو فراموش می کنیم ، بعضی وقت ها وظیفه ها رو می گیریم و تحصیل رو بیخیال می شیم. اما اینجا می خوایم وصیت کسی رو بخونیم که قله های تحصیل و دیگر وظیفه ها رو با هم فتح کرد. رتبه اول رشته ی شیمی ، در دانشگاه شریف ؛ فرمانده گردان حبیب و فرمانده تیپ 10 سید الشهدا ؛ شهید محسن وزوایی : "ای امت شهید پرور ایران! امروز در شرایطی هستیم که لحظه ای غفلت خیانت به اسلام و قرآن است. باید با هم برای خدا تا آنجا که جان در توان داریم کوشش کنیم. امروز تمامی مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامی پرداخته اند و در راس آن به تعبیر امام ، شیطان بزرگ آمریکا و در دنبال او تمامی وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید که پشیمانی سودی ندارد ، ... .

     اگر نتوانستید جنازه ام را به عقب بیاورید آن را روی مین های دشمن بگذارید تا اقلا جنازه من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد."


شهید محسن وزوایی
رتبه اول رشته شیمی در دانشگاه شریف و فاتح قله بازی دراز



طراحی سناریو

     بعضی تجهیزات و قطعات صنعتی ، مستقیم یا غیر مستقیم به دانش و انرژی هسته ای مربوط هستند. از فیلامان لامپ رشته ای و پردازشگرهای بازی پلی اشتیشن بگیر تا قطعات تک منظوره ای که فقط تو صنعت هسته ای کاربرد دارن. وقتی در کل دنیا یه کشور این تجهیزات و قطعات رو تولید کنه و همون کشور دشمن درجه یک ما باشه ، کار سخت می شه. تحریم پیش میاد ، قطعات چند برابر قیمت فروخته می شه و خلاصه تهیه اش کار هر کسی نیست. مصطفی مسئول بازرگانی و تامین قطعات مرتبط با انرژی هسته ای نطنز بود ؛ به همین خاطر شب تا صبح برای تمام این مسائل نقشه می کشیم. تمام اتفاقات و احتمالات ریز و درشت رو پیش بینی می کرد و برای هر کدوم سناریوی مخصوص طراحی می کرد. مبادا که به خاطر یه سهل انگاریِ کوچیک ، کشورمون به سختی بیفته.


شهید مصطفی احمدی روشن

معاون بازرگانی سایت هسته ای نطنز


خیلی دیر شده

     کار همیشگی ش بود. هر وقت دلش تنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم بهشت زهرا. اول می رفتیم قطعه اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می رفتیم ؛ بعد می رفتیم سر مزار شهدا. می گفت : "این جا رو نیگا کن. اصلا احساس می کنی که این شهدا مردن؟ این جا همون حسی رو داری که توی قطعه اموات داری؟" بالا سر مزار بعضی از شهدا می ایستاد و سنشون رو حساب می کرد. می گفت : "اینایی که می بینی ، همه نوزده-بیست ساله بودن. ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده ؛ اصلا تو کتم نمیره که بخوان ما رو تو قطعه مرده ها دفن کنند." از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست حسرت شهادت رو به دل داره.

شهید مصطفی احمدی روشن

معاون بازرگانی سایت هسته ای نطنز